منــsaraـــو سایه،یه تیمیم...بدون هم یتیمیم..
کاش می توانستم در سکوت شب بر ورق سیاه آسمان
با قلم روشن مهتاب از تو بنویسم تا همه جهان بداننددوستت دارم
tagdiim be abji azizam sara .
.
نظرات شما عزیزان:
m░i░l░a░d░7░
ساعت16:36---13 تير 1394
نم کشیده ام بر دیوار اتاق…
بس که لحظه های دور بودنت را ،
قطره هایی از باران دلتنگی باریده ام روی آن به یادگار …
m░i░l░a░d░7░
ساعت21:48---9 تير 1394
مات شدم …
از رفتنت !
هیچ میز ِ شطرنجی هم درمیان نبود …
این وسط فقط یک دل بود …
که دیگر نیست!
m░i░l░a░d░7░
ساعت21:44---9 تير 1394
افسانه هارو رها کن ….
دوری و دوستی کدام است؟؟
فاصله هایند که عشق را می بلعند !
من اگر نباشم دیگری جایم را پر میکند !!…
به همین سادگی …
سهیلا
ساعت22:51---6 تير 1394
از صدای گذر آب چنان میفهمم
تند تر از آب روان گذر عمر میگذرد
زندگی را نفسی ست ، ارزش غم خوردن نیست
آنقدر سیر بخند تا که ندانی غم چیست . . .
✿◕ ‿ ◕✿
matarsak
ساعت23:03---4 تير 1394
منم ی داش دقلو دارم وقته محبتمون میزنه بالا میزنیم پس کله هم پاسخ:خخخخ
.
پنج شنبه 4 تير 1394
. 12:0 .(BY*SΛŔΛ SΛYƐ)